ترفند ایجاد آرامش و به یاد ماندنی بودن زمان خواب
بعضی اوقات در طول شبانه روز می خواهم دستانم را بالا بیاورم ، از اتاق بیرون بیایم و بگذارم هرکسی خودش را حفظ کند.
نمی دانم آیا شما هم می خواهید مخفیانه این کار را انجام دهید؟ این است بسیار ناامید کننده با کودکانی که نمی خواهند مسواک بزنند ، فکر کنید که ماهی یک بار غسل دادن بیش از حد است و کودکانی که تصمیم می گیرند در لحظه ای که ساعت به خواب می رسد ، تشنگی غیرقابل درمان دارند.
می بینم همه سرت را تکان می دهند.
مسئله این است که زمان خواب هرگز عالی نخواهد بود. ( آویزان آن ) حتی زمانی که فکر می کنید گوشه عقب رفته اید و کودک شما می خواهد دندان های خود را مسواک بزند ، یا اگر نوجوان شما تصمیم بگیرد که استحمام مفید است. همیشه سکسکه وجود خواهد داشت ( یا چهار ) از زمان به زمان.
اما در میان این هرج و مرج می توانید یک کار انجام دهید که مدت ها پس از پایان مسواک زدن دندان ها ، شما و فرزندان خود برای همیشه به یاد داشته باشید.
یک چیز که بعد از بزرگ شدن بچه های شما ، آنها به عقب نگاه می کنند و فکر می کنند ، 'پدر و مادرم خدمت بزرگی به من کردند.'
می توانید برای آنها شعر قبل از خواب بخوانید.
من قبلا در مورد چگونگی نوشتن اشتراک شعر بچه ها را آرام می کند و زندگی خانوادگی روزمره را به وجد می آورد و خواندن شعر در هنگام خواب قسمت اصلی آن است.
آیا شما فکر می کنید ،
شعر خیلی خسته کننده است.
یا،
نمی دانم از کجا شروع کنم!
یا،
بچه های من هرگز به دنبال آن نمی روند!
اول از همه ، من همه چیز در مورد ارائه است آسان ( بدون صفحه ) ایده هایی که به شما کمک می کند با بچه های خود ارتباط برقرار کنید و این تفاوتی ندارد! شعر خواندن است ساده ترین چیز تا به حال . . آسان ترین. تنها مانع یافتن شعر است و در زیر به شما کمک خواهم کرد.
ابتدا اجازه دهید نگرانی های شما را برطرف کنم. (سعی می کنم صدمه ای نبینم که هنوز در مورد آسان بودن شعر به من باور ندارید.)
'شعر طولانی و کسل کننده است!' بچه های شما واقعاً یک شعر از جان دون قبل از خواب را کمی کسل کننده می یابند. خوشبختانه ، من لیستی از کتابهای شعر غیر کسل کننده که نظر شما را تغییر خواهد داد . آیا شعرها خیلی طولانی است؟ فقط بیت اول را بخوانید. مشکل حل شد. در واقع من خیلی مطمئن هستم که شما حداقل یکی از این شاعران را دوست خواهید داشت ، اگر دوست ندارید دوست دارم از شما بشنوم! برای من یک ایمیل بفرست.
'من نمی دانم از کجا شروع کنم!' یکی از شعرهای زیر را انتخاب کنید ( یا چیز دیگری به انتخاب خود شما) ، یک نسخه از شعر بسازید و آن را روی میز کنار تخت کودک خود قرار دهید. درست بعد از اینکه یک فنجان آب برایش آوردید ( برای 'من تشنه ام!' ) ، و قبل از اینکه شب بخیر فرزندتان را ببوسید ، شعر را با صدای بلند بخوانید. خودشه. شب بخیر عیار خود را ببوس و چراغ را خاموش کن. حداقل یک ماه هر شب همین شعر را بخوانید. سپس به سراغ شعر دیگری بروید یا اگر هر دو از آن لذت می برید آن را حفظ کنید. تا جایی که دوست دارید با خیال راحت همان شعر را بخوانید. حتی برای همیشه
در زیر هشت شعر کلاسیک را مشاهده می کنید که می توانید استفاده کنید. یک نسخه قابل چاپ برای آسان کردن آن وجود دارد. اگر شعرهای معاصر را ترجیح می دهید ، من برای خواندن شعرهای عالی قبل از خواب پیوند داده ام.
'بچه من هرگز به دنبال آن نخواهد رفت!' کودک شما صدای شما را دوست دارد. فرزند شما اوقات خاص با شما را دوست دارد. شعر را بخوانید. ببین چه اتفاقی افتاده. ادامه بده من اطمینان دارم که این یک سنت بسیار دوست داشتنی خواهد شد.
'اما ، ما در حال حاضر خواندن قبل از خواب را داریم ' فوق العاده! شما با خواندن هر شب برای فرزندانتان بهترین کار را انجام می دهید. باید نسیمی باشد که بعد از بستن صفحات کتاب خود ، به شعر 1 دقیقه ای اضافه کنید! آسان پزی
'بچه های من خیلی جوان هستند که نمی توانند قدر آن را بدانند.' کودک مخاطب اسیر است. او دوست دارد صدای شما را بشنود! آیا کودک نوپای شما تا به حال گفته است ، 'دیگر صحبت نکن! نیاز به خواب دارم!'؟ بله ، فکر نمی کردم شما هرگز برای شعر جوان نیستید.
قدم های خود را برای موفقیت در خواب قبل ذکر می کنم:
- شعر شب بخیر را انتخاب کنید
- یک نسخه از آن را کنار تخت فرزند خود قرار دهید.
- کودک خود را جمع کنید.
- شعر قبل از خواب را با صدای بلند بخوانید.
- یاد و خاطره گرامی داشتن.
- هر شب این کار را تکرار کنید تا بزرگ شوند.
رونق.
کتابی که دوستش داشته باشید:
یک دقیقه تا زمان خواب: شعرهای 60 ثانیه ای برای ارسال شما به خواب ویرایش شده توسط کن نسبیت ، تصویرگری کریستف نیمان.
شعرهای شب بخیر برای بچه ها
موارد زیر همه شعرهای کلاسیک است. اگر چیزی کوتاه تر می خواهید ، آسان است. فقط یک بیت بخوان! با وارد کردن ایمیل خود در زیر ، می توانید از این اشعار قابل چاپ بگیرید و ما آن را برای شما ارسال خواهیم کرد.
تختخواب در تابستان
توسط رابرت لوئیس استیونسون
در زمستان شب بیدار می شوم
و با نور شمع زرد لباس بپوشید.
در تابستان ، کاملاً برعکس ،
باید روز به رختخواب بروم.
باید بخوابم و ببینم
پرندگان هنوز روی درخت می پرند ،
یا پای بزرگسالان را بشنوید
هنوز در خیابان از کنارم می گذرد.
و آیا به نظر شما سخت نیست ،
وقتی تمام آسمان صاف و آبی است ،
و من خیلی دوست دارم بازی کنم ،
برای اینکه روز به رختخواب برویم؟
وینکن ، بلینکن و نود
توسط اوژن فیلد
یک شب وینکن ، بلینکن و نود
با کفش چوبی قایقرانی کرد ، -
روی رودخانه ای از نور کریستال حرکت کرد
به دریای شبنم.
'کجا می روی ، و چه آرزویی داری؟'
ماه پیر از آن سه پرسید.
'ما آمده ایم تا ماهی ماهی شاه ماهی را ماهی بگیریم
که در این دریا زیبا زندگی می کنند.
تورهای نقره و طلا داریم
گفت وینکن ،
چشمک بزن
و نق زدن
ماه پیر خندید و ترانه ای خواند ،
همانطور که در کفش چوبی تکان می خوردند ؛
و بادی که تمام شب آنها را سرعت می داد
موج شبنم را تلاطم کرد.
ستاره های کوچک ماهی ماهی شاه ماهی بودند
که در دریای زیبا زندگی می کرد.
'اکنون تورهای خود را هر کجا که می خواهید بیندازید ، -
هرگز نمی ترسیم!
بنابراین ستاره ها به سه ماهیگیر گریه کردند ،
وینکن ،
چشمک بزن
و نق زدن
در تمام طول شب تورهای خود را انداختند
به ستارگان در کف چشمک زن ، -
کفش چوبی از آسمان پایین آمد ،
آوردن ماهیگیران به خانه:
‘Twas خیلی زیبا بود ، به نظر می رسید
گویی که نمی تواند باشد؛
و برخی از مردم فکر می کردند ... دو رویایی که آنها خواب دیده اند
از قایقرانی در آن دریا زیبا ؛
اما من به شما ماهیگیران را سه می گویم:
وینکن ،
چشمک بزن
و نق زدن
وینکن و بلینکن دو چشم کوچک هستند
و نود کمی سر است ،
و کفش چوبی که در آسمانها حرکت می کرد
آیا تختخواب سنگین یک نفر است؛
در حالی که مادر آواز می خواند چشمانت را ببند
از مناظر شگفت انگیز
و چیزهای زیبا را خواهید دید
همانطور که در دریای مه آلود حرکت می کنید
جایی که کفش قدیمی سه ماهیگیر را لرزاند: -
وینکن ،
چشمک بزن
و نق زدن
در یک باغ
توسط الجرنون چارلز سوینبورن
عزیزم ، گلها را ببین!
- کودک می بیند
عادلانه تر از اینها ،
منصفانه تر از رویاهای ما هستند.
عزیزم ، پرندگان را بشنو!
- کودک می داند
آهنگ های بهتر از آنها ،
شیرین تر از صدای شیرین تر از کلمات شیرین تر است
عزیزم ، ماه را ببین!
- چشمان کودک
بخند بلند شدنش
پاسخ دادن به نور با عشق و شب با ظهر.
عزیزم ، دریا را بشنو!
- صورت کودک
لطف جدی تری می کند ،
با تعجب لمس کرد که صدا ممکن است چیست.
عزیزم ، ستاره را ببین!
- دست کودک
باز ، گرم و نرم ،
در ادعای هر چیز منصفانه ای که وجود دارد آرام باشید.
عزیزم ، زنگ ها را بشنو!
- سر کودک تعظیم می کند ،
برای رسیدن به رختخواب ،
حالا گلها حلقه می شوند و سلولهایشان را می بندند.
عزیزم ، گل نور ،
بخواب ، ببین
رویاهای روشن تر از ما ،
تا روز خوب باید شب بخیر لبخند بزند.
رنگ
توسط کریستینا روستی
صورتی چیست؟ گل رز صورتی است
در لبه یک چشمه.
قرمز چیست؟ یک خشخاش قرمز است
در بستر جو آن.
آبی چیست؟ آسمان آبی است
جایی که ابرها از طریق شناور شناور می شوند.
سفید چیست؟ یک قو سفید است
قایقرانی در نور.
زرد چیست؟ گلابی زرد است ،
غنی و رسیده و ملایم.
سبز چیست؟ چمن سبز است ،
با گلهای کوچک بین.
بنفشه چیست؟ ابرها بنفشه هستند
در گرگ و میش تابستان.
نارنجی چیست؟ چرا ، یک پرتقال ،
فقط یک پرتقال!
علامت زودیاک 8 آگوست
جغد و گربه گربه
توسط ادوارد لیر
جغد و گربه گربه به دریا رفتند
در یک قایق زیبا از نخود سبز ،
آنها مقداری عسل و مقدار زیادی پول گرفتند ،
بسته بندی شده در یک اسکناس پنج پوندی.
جغد به ستاره های بالا نگاه کرد ،
و برای یک گیتار کوچک آواز خواند ،
'ای گربه دوست داشتنی! ای گربه ، عشق من ،
چه گربه زیبایی ،
شما هستید،
شما هستید!
چه گربه زیبایی!
گربه به جغد گفت ، 'تو مرغ زیبا!
چقدر جذاب شیرین می خوانی!
ای بگذار ازدواج کنیم! خیلی طولانی ماندیم:
اما برای حلقه چه کنیم؟ '
آنها یک سال و یک روز دور شدند ،
به سرزمینی که درخت بونگ روییده است
و در آنجا در یک چوب ، کلاه گیس Piggy ایستاده بود
با حلقه ای در انتهای بینی اش ،
بینی او،
بینی او،
با حلقه ای در انتهای بینی اش.
'خوک عزیز ، آیا شما حاضرید به یک شیلینگ بفروشید
حلقه شما؟ پیگی گفت: 'من خواهم کرد.'
بنابراین آنها آن را بردند ، و روز بعد ازدواج کردند
توسط ترکی که در این تپه زندگی می کند.
آنها روی گوشت چرخ کرده و تکه های درخت شام ،
که آنها با یک قاشق قابل خوردن می خوردند.
و دست در دست ، در لبه شن و ماسه ،
آنها با نور ماه برقصیدند ،
ماه،
ماه،
آنها با نور ماه برقصیدند.
سرزمین نود
توسط رابرت لوئیس استیونسون
از صبحانه تا تمام روز
در خانه در میان دوستانم می مانم ،
اما هر شب به خارج از کشور می روم
دور به سرزمین نود.
من خودم باید برم ،
هیچ کس به من نمی گوید چه کاری انجام دهم -
در کنار نهرها تنها
و در دامنه کوه های رویاها.
عجیب ترین چیزها برای من وجود دارد ،
هر دو چیز برای خوردن و چیزهایی برای دیدن ،
و بسیاری از مناظر ترسناک خارج از کشور
تا صبح در سرزمین نود.
سعی کنید همانطور که دوست دارم راه را پیدا کنم ،
هرگز نمی توانم روزانه برگردم ،
همچنین نمی تواند ساده و روشن را بخاطر بسپارد
موسیقی کنجکاوی که می شنوم.
هیچ کس مانند کتاب وجود ندارد
توسط امیلی دیکینسون
هیچ کس مانند کتاب وجود ندارد
تا ما را با خود ببرد
و همچنین هیچ کورسرهای صفحه ای را دوست ندارند
شعر شعور زدن -
این تراورس ممکن است فقیرترین باشد
بدون ظلم به عوارض -
ارابه چقدر صرفه جو است
که روح انسان را تحمل می کند -
شعرهای معاصر : من از این شعرها قابل چاپ نیستم زیرا همه آنها هنوز تحت حق چاپ هستند ، اما می توانید نسخه های آن را از پیوندهای زیر دریافت کنید.
کرم شب تاب توسط جاکلین وودسون
خانه آرام بود و جهان آرام بود توسط والاس استیونز
کمی قافیه بگیر توسط حوا مریام. این یکی از شعرهای مورد علاقه ما در زمان خواب است!
جک توسط جین یولن
این فقط برای گفتن است توسط ویلیام کارلوس ویلیامز
من این شعر را ارائه می دهم توسط جیمی سانتیاگو باکا
از آنجا که می دانم شما به زودی به خواندن شعر اعتیاد پیدا خواهید کرد ، این لیست های کتاب شعر را برای اندازه امتحان کنید:
- شاعران کودکانه که فرزندان شما باید بدانند (و دوست خواهند داشت!)
- کتاب هایکو برای کودکان
- کتابهای متنوع شعر
با دوستانتان به اشتراک بگذارید: